اظهارات اخير آقای هاشمی رفسنجانی در مورد نگراني از جریان انحرافی این سوال را در اذهان عمومی مطرح کرده که چرا در حالي كه او پيش و پس از انتخابات بهعنوان تكيهگاه داخلي جريان فتنه عمل كرد و حتي برخي از اعضاي خانواده او مديريت و حضور ميداني در آشوبهاي خياباني نداشتند، چنين نگراني را ابراز نكرد و تاكنون عليرغم روشن شدن كامل صحنه وي حاضر به مرزبندي با اين جريان نشده است.
به گزارش رجانیوز، هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از افرادي كه سايت او آنها را مدیران دستگاههای مختلف شهرستان زاهدان خوانده، در پاسخ به اظهار نگرانی در مورد تلاش جریانهای انحرافی برای مخدوش کردن وحدت و اعتقادات دینی مردم گفت: ممکن است در مقطع و برههای خاص، جریان یا گروه و باندی خاص بتوانند تعمداً یا سهواً خدشهای به ارزشها وارد و انحرافی در مسیر انقلاب ایجاد و حتی طیفهایی را نیز ناخودآگاه با خود همراه کنند، ولی قطعاً جریانهای انحرافی، بیریشه و سطحی بوده و قادر به ادامه مسیر و تداوم برنامههای انحرافی خود نخواهند بود.
او همچنین بر طرد جریانهای انحرافی از سوی مردم و مسئولان تاکید کرد؛ تاکیدی که البته با رویکرد وی در حمایت از آشوبگران در سالهای اخیر حتی پس از وقایع 25 بهمن، تناسبی ندارد؛ واقعهای که سبب شد حتی بسیاری از ساکتین جریان فتنه هم لب باز کنند و در نکوهش صریح اغتشاشات سخن بگویند اما هاشمی باز هم با سخنان دوپهلو به استقبال آن رفت.
هاشمی درحالی به صراحت از جریان انحرافی و مسائل مربوط به آن انتقاد کرده که سران اين جریان از ابتدا نیز مورد تایید و حمایت مردم و دلسوزان انقلاب نبودند و کسی نمیتواند مدعی شود که از ابتدا خطر این گروه را هشدار داده بود.
با اين حال، مواضع آقاي هاشمي در طول سالهاي اخير بهنحوي است كه به نظر ميرسد وي بهجاي تعيين تكليف كردن براي ديگران، بايد ابتدا تكليف خود را در مقابل انحراف بزرگ و فتنه ريشهدار 88 روشن كند، اگرچه او از پیش از انتخابات با حمايت از موسوي، نوشتن نامه بدون سلام و السلام به رهبر انقلاب و سپس حمايت از فتنهگران در پشت و روي صحنه مانند نماز جمعه 27 تیر 88، تكليف خود را روشن كرده است.
او البته روند حمايت از سران داخلي جريان فتنه را از تير ماه 88 نيز متوقف نكرد و آذر ماه سال 88 در سفری که به مشهد داشت، تلاش کرد که در یک "چرتکهاندازی عجیب" جامعه ايران را بر خلاف واقعیتها به دو قطب تصنعي تقسیم کند: «حکومت همه چیز را در دست دارد، پول، نیرو و رسانه دارد و بالاخره کسانی را دارد که در مواقع لزوم در خیابانها جمع شوند. بسیج و سپاه را هم دارد،در آن طرف هم عده زیادی از مردم هستند. دانشجو، دانشآموز، استاد، معلم، مدیر، کارگر، کاسب، زن و مرد و... که بعضیها ساکت و بعضیها فعال هستند. این گونه که به جایی نمیرسیم.»
این تحلیل عجیب از چهره ایران اسلامی که موجی از انتقادها را علیه هاشمی رفسنجانی برانگیخت، البته چند روز بعد و با راهپیمایی دهها میلیونی مردم در روز 9 دی علیه جریان فتنه، کاملاً رنگ باخت اما هرگز موجب نشد که آقای هاشمی اعتقادش را به "تحلیل ویژه" خود از دست بدهد.
او در یک سال گذشته هم سعی کرد که با اتخاذ مواضعی دو پهلو به زعم خود "جمعیت بزرگ معترضان!" را نرنجاند تا اینکه رو شدن چهره واقعی جریان فتنه در روز 25 بهمن امسال به صراحت پایههای تحلیل آقای هاشمی را فرو ریخت.
در عين حال، بهنظر ميرسد اظهارات اخیر آقاي هاشمی در مورد جریان انحرافی نه بهعنوان دلسوزی بلکه به عنوان یک پروژه جدید بهمنظور سوءاستفاده از فضاي ايجاد شده عليه رفتارهاي غلط يك طيف نفوذي در دولت براي تطهیر مردودین فتنه 88 و تغيير صورت مسئلهاي است كه وي، خانواده و همفكرانش بايد پاسخگوي آن باشند.
دو هفته قبل نيز روزنامه جمهوری اسلامی که مدیرمسئول آن از اعضاي حلقه اول آقاي هاشمی است، همين پروژه را کلید زد. اين در حالي است كه به نظر ميرسد تصور اينكه عبور از جريان نفوذي مساوي با رو كردن مجدد به سران و حاميان فتنه و خواص مردود بيشتر به يك توهم و اشتباه محاسباتي شبيه است.
خبر مرتبط:
ماهیگیری روزنامه تریبونهاشمی از اتفاقات اخیر برای پروژه"تطهیر فتنه"
نظرات شما عزیزان: